1400/12/23 دوشنبه

پلنگ ایرانی نام علمی: Panthera pardus tulliana)[۳] (به انگلیسی: Persian Leopard) به لحاظ جثه بزرگ‌ترین زیرگونهٔ پلنگ می‌باشد[۴] که بومی غرب آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آی‌یوسی‌ان قرار دارد. طبق برآوردی در سال ۲۰۰۵ کمتر از ۱٬۳۰۰ پلنگ در گستره‌ای شامل قفقاز، ترکمنستان، جنوب روسیه، پاکستان، افغانستان و ایران زیست می‌کنند. حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد این جمعیت در داخل مرزهای ایران به سر می‌برند. به این ترتیب ایران مهم‌ترین زیستگاه پلنگ ایرانی در غرب آسیا به شمار می‌رود.[۵]
مشخصات جسمی
اندازه‌ها و رنگ پوشش بدن در مناطق مختلف در گسترهٔ پراکنش پلنگ در ایران، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارند ولی عموماً طول بدن آن‌ها بین ۱۱۰ تا ۱۸۰ سانتی‌متر و طول دم نیز از ۶۰ تا ۱۰۰ سانتی‌متر متغیر است. ارتفاع بدن این گونه بین ۴۵ تا ۷۰ سانتی‌متر و وزن آن‌ها در حدود ۳۵ تا ۹۰ کیلوگرم است. دارای جثهٔ بزرگ، بدنی عضلانی و قابل انعطاف، سری پهن، دست و پایی کوتاه و پنجه‌های قوی است. پلنگ نر از ماده بزرگ‌تر بوده و ۳۰ تا ۵۰ درصد سنگین‌تر است و بزرگ‌ترین پلنگ‌های نر گاهی سه برابر کوچک‌ترین پلنگ‌های ماده به لحاظ جسته می‌باشند.[۶]
سطح بدنش پوشیده از موهای نرم و کوتاه به رنگ کرم نخودی است که در قسمت‌های زیرین بدن کم‌رنگ‌تر می‌شود و پوشیده از خال‌های گرد و توخالی شبیه به گل است.[۷]

جمعیت

شمار پلنگ‌های ایرانی بالغ در سراسر کشورهای محل زیست آن کمتر از ۸۷۱ تا ۱٬۲۹۰ قلاده برآورد می‌شود. برآوردهای ملی به این شرح است: ۵۵۰ تا ۸۵۰ در ایران (بر اساس تخمین سال ۲۰۰۲)[۸] و ۲۰۰ تا ۳۰۰ در افغانستان، ۷۸ تا ۹۰ در ترکمنستان، حداکثر ۱۰ تا ۱۳ در ارمنستان، حداکثر ۱۰ تا ۱۳ در آذربایجان، ۳ تا ۴ در قراباغ، حداکثر ۵ در گرجستان، حداکثر ۱۰ در قفقاز شمالی فدراسیون روسیه و حداکثر ۵ قلاده در ترکیه.[۹]
ایران مهم‌ترین زیستگاه پلنگ در خاورمیانه است و جمعیت مناسب پلنگ در این کشور امکان بقای گروه‌های کوچک این جانور در قفقاز، شرق ترکیه و احتمالاً ترکمنستان را از راه مهاجرت‌های بین‌مرزی افزایش می‌دهد. با این حال تراکم جمعیتی پلنگ در ایران بسیار پایین است و ۰٫۰۶ تا ۰٫۱ قلاده در هر ۱۰۰ کیلومتر مربع برآورد می‌شود.
وضعیت حفاظتی
اصلی‌ترین تهدید پیش‌روی بقای پلنگ ایرانی جدا شدن زیستگاه‌ها و قطع ارتباط ژنتیکی گروه‌های مختلف این جانور است که معمولاً به تشکیل گروه‌های بسیار کوچک منجر شده‌است. به‌طوری‌که در همهٔ قلمرو زیستی این جانور هیچ گروه جمعیتی وجود ندارد که دربرگیرندهٔ بیش از ۱۰۰ پلنگ بالغ باشد.
کاهش طعمه بر اثر شکار انسان‌ها، گسترش زیربنایی، مزاحمت‌های انسانی و از میان رفتن زیستگاه (شامل چیدن گیاهان و قارچ‌های خوراکی، ساخت معدن، جاده‌سازی، جنگل‌زدایی، آتش‌سوزی و چرای دام) عواملی‌ست که منجر به تکه‌تکه شدن زیستگاه‌های جانور شده‌است. بحران اقتصادی پس از فروپاشی شوروی و کاهش نظارت بر مناطق حفاظت‌شده باعث شد تا با شکار بی‌رویهٔ جانوران سم‌دار در آسیای میانه و قفقاز و همچنین فعالیت‌های اقتصادی در نواحی محل زندگی پلنگ جمعیت انواع بز کوهی، گوسفند وحشی، مرال و شوکا که طعمه‌های اصلی پلنگ می‌باشند، به شدت کاهش پیدا کند و این امر تأثیر منفی بر جمعیت این جانور بگذارد. گراز تنها شکار پلنگ است که جمعیت آن در سال‌های اخیر کاهش چندانی نداشته‌است.[۱۰]
شکار مستقیم این جانور ممکن است به‌عنوان تروفه (شکار افتخاری)، برای فروش پوست (به ویژه در افغانستان)، تیراندازی برای حفاظت از جانوران خانگی (به ویژه در ایران و ترکمنستان) و کشتن به محض مشاهده (بیشتر در قفقاز و شرق ترکیه) صورت گیرد. این موارد شایع نیست ولی با توجه به جمعیت کوچک این جانور تأثیر قابل توجهی بر ادامهٔ حیات گروه‌های کوچک این جانور دارد. به‌ویژه در قفقاز که پلنگ‌ها در تعدادی ناچیز در مناطقی گسترده پراکنده‌اند و از بین رفتن حتی یک عدد از آن‌ها ثبات جمعیتی را برهم می‌زند، به همین دلیل حتی در مناطقی که از نظر شکار غنی هستند، همچون جنوب ارمنستان، تعداد واقعی پلنگ‌ها بسیار کمتر از چیزی است که با توجه به تعداد جانوران شکار آن می‌توان حدس زد.
در تهران در سال ۱۹۹۸ یک انجمن غیردولتی به نام «انجمن حفاظت از پلنگ ایرانی» ایجاد شد که کوشش‌هایی را در این زمینه انجام می‌داد.